جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
ساعت : ۰۹:۳۷
کد خبر: ۹۸۱۴۶
|
تاریخ انتشار: ۱۳ تير ۱۳۹۷ - ۰۹:۱۹

بررسی اشعار مثنوی مولانا در خانه فرهنگ نور دانش

نشست هفتگی عصرانه ادبی روز شنبه نهم تیر ماه با کارشناسی رحیم کاویان در خانه فرهنگ نور دانش برگزار شد.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، نشست هفتگی عصرانه ادبی روز شنبه نهم تیر ماه با کارشناسی رحیم کاویان با موضوع خوانش، تفسیر و صحیح خوانی اشعار مثنوی مولانا با حضور علاقه‌مندان به شعر در خانه فرهنگ نور دانش منطقه ۲۱ برگزار شد. 

کاویان در آغاز به خوانش و تفسیر حکایتی از مثنوی با عنوان «مجنون و شتر» پرداخت و گفت:        
روز و شب در جنگ و اندر کشمکش/ کرد چالش اولش با آخرش
همچو مجنون در تنازع با شتر/ گه شتر چربید و گه مجنون حر
همچو مجنون‌اند و چون ناقه‌اش یقین/ می‌کند آن پیش و آن واپس به کین
یک دم ار مجنون ز خود غافل شدی/ ناقه گردیدی و واپس تر شدی

یکی از داستان‌های جالبی که مولانا جلال‌الدین بستر قرار داده تا یکی از موضوعات بسیار اصیل عرفانی را مطرح کند، داستان ناقه مجنون است که ناقه به سوی کره‌اش کشیده می‌شد و مجنون می‌خواست به سوی لیلی برود. اگر بخواهیم این داستان را با وضع درونی خود تطبیق دهیم، باید بپذیریم که عقل عاقبت‌اندیش آدمی مانند مجنون، عاشق حق و حقیقت است و عشقی جان‌سوز همه وجود او را گرفته است و به سوی حق کشش خاصی دارد. عقل جدا از کالبد مادی نمی‌تواند حرکت کند و این کالبد مادی هم برای خود وابسته‌هایی دارد و کشش آن به سوی وابسته‌هاست و این چنین داستان محمل قرار می‌گیرد تا موضوع چالش عقل با نفس را به زبان تمثیل و بسیار هنرمندانه بیان کند. میل مجنون پیش آن لیلی روان/ میل ناقه پس پی کره‌اش دوان.

وی ادامه داد: اما باید توجه داشت عقل آدمی گاهی همچون مجنون به خویشتن خویش آگاه می‌شود و در چنین حالتی است که انسان توان مهار هرزگی‌ها و گرایش هواهای نفسانی را به دست می‌آورد، اما در وجود آدمی همیشه میدان به فعالیت‌های عقل داده نمی‌شود، گاهی عقل از فعالیت می‌ایستد و چون غرایز حیوانی میدان را خالی می‌بیند؛ مانند ناقه مجنون به عقب بر می‌گردد و به دنبال خواسته‌های خود می‌رود.
عشق و سودا چون که پر بودش بدن/ می نبودش چاره از بی خود شدن
آن که او باشد مراقب عقل بود/ عقل را سودای لیلی در ربود
لیک ناقه بس مراقب بود و چست/ چون بدیدی او مهار خویش سست
فهم کردی زو که غافل گشت و دنگ/ رو سپس کردی به کره بی درنگ

به یقین نظر مولانا این است که این علت ناشی از خیالاتی است که ارتباطی با محبوب حقیقی ندارد و ساخته و پرداخته هواهای نفسانی انسان است و چه بسا عشق بدل و ناخالص را در نظر آدمی حقیقت جلوه می‌دهد و سر آغاز اشتباه و غفلت برای انسان می‌شود. این خواسته همانی است که مولانا در این ابیات آن را برای ما گوشزد می‌کند.

علاقه‌مندان برای ثبت نام و دریافت اطلاعات بیشتر درباره این نشست می‌توانند با شماره تلفن ۴۴۵۳۱۷۷۷ واحد آموزش خانه فرهنگ نور دانش تماس بگیرند.


نظر شما